پسرم این لیوان کادو تولد ما به خاله عاطی بود.پیشنهاد بابایی بود که بدیم عکس شما رو روی لیوان چاپ کنن فک کنم خاله جونی هم خیلی خوش حال شد وقتی کادوشو دید😊 ...
پسر عزیزم ما دی ماه رفتیم تهران تا هم بابایی بتونه تشییع جنازه سردار سلیمانی شرکت کنه هم چندروزی اونجا باشیم و خونه اقوام سربزنیم... تمام طول سفر هم حواسمون به شما بود که مبادا سرما بخوری و تا الان هم که برگشتیم و خیلی وقته گذشته از سفر الحمدالله اصلا هیچ مشکلی برات پیش نیومد😘 خونه دخترعموی مامانی که سر زدیم ایشون از شما با دوربین مخصوصش کلی عکس انداخت که من چند تا شو اینجا برات میزارم ...
پسر گلم شما جدیدا دستاتو میخوری با کلی صدای ملچ و ملوچ انگاری که خیلی خوش مزه هستن😄 اینم مراحل خوردن دستات فدات بشم😄😘 بعدش هم تلاش میکنی کل مشتتو بزاری دهنت اما می بینی نمیشه میزنی زیر گریه😅 ...
🍉پسر گلم یلدای امسال قرار هست همه ی اعضای فامیل خونه خاله مریم (خاله مامانی) جمع شن🍉. این عکس رو یک شب جلو تر خونه ی باباجون ازشما گرفتیم... 📷خاله عاطی و مامانجون و باباجون تو گرفتن عکس خیلی کمک کردن📷(دستشون درد نکنه) ...
عزیز دل مامان شما اولین بار وقتی ۳۷روزه بودی با بابایی خندیدی و وقتی ۴۶روزه شدی من متوجه شدم که اگر رو دستت اروم ضربه بزنم به صورت متوالی و اَدَدَ بگم شما میخندی ... ازون روز به بعد دیگه با این حرکت لبخند میزنی هم با بابایی هم با من هم خاله عاطی و خاله فائزه و مامان جون و باباجون هممون با خندت کلی ذوق میکنیم عشق من❤❤❤ ...